وقتی خریدهای خانه را شخص دیگری در خانواده انجام میدهد، تغییر سبک زندگی و گرفتن رژیم سخت میشود.
اگر با پدر و مادر لجوجتان یا با همخانههایی هله هوله خور زندگی میکنید، این نوشته دقیقاً برای شما نوشته شده! باورتان میشود که روزانه کلی سؤال در زمینهی والدینی که از تغییرات برنامهی غذایی فرزندشان حمایت نمیکنند، برای من فرستاده میشود؟ هنگامی که صحبت از رژیم میشود مادرها دیگر گوش شنوا ندارند!
بعضی مواقع هم اینکه شما سر میز شام همراه با آنها غذا بخورید یا حتی اینکه چقدر بخورید، میتواند پیشامدهایی عاطفی یا حتی توهین آمیز داشته باشد! بهرحال مادر شما کسی است که سالها مزهی غذا را به شما چشانده است، نباید ناگهان همهی عشقی که به ما داشته و دارد را پایمال کرد.
برای ماهایی که آسیایی هستیم، مطرح کردن این موضوع در خانواده که دیگر نمیخواهید برنج بخورید، میتواند یک رویداد حماسی و بعضی اوقات زشت باشد، انگار که برنج جزو نهاد آسیاییهاست! ما هر روز برنج میخوریم، بهمین جهت احتمالاً اطرافیان، شما را جدی نمیگیرند، و شاید هم به شما بگویند: «تو همین الانش هم خیلی لاغری!» و شاید شما را به بیشتر خوردن هم تشویق کنند.
در حقیقت این خصلت ما آسیایی هاست که دوست داریم دیگری بشقابش پر باشد، حتی دوست داریم غذای خودمان را نیز به او بدهیم. اوه، همچنین فراموش نکنید که اگر بشقابتان را هم تمام نکرده باشید، اجازه ندارید که از سر میز بلند شوید! سالهاست که من رژیمهای مختلفی را گرفتهام، رژیم های گیاهی، بدون لبنیات، کم کربو و… و سختترین چیزی که همیشه مرا میآزرده رژیم گرفتن در کنار اشخاصی بوده که از منظر شما به داشتن رژیم غذایی نمی نگرند.
در دانشگاه، من گوشت قرمز یا مرغ مصرف نمیکردم، اما هر زمانی که به خانه بر میگشتم، پدر و مادر من نمیتوانستند این را درک کنند که من نمیتوانم هرچه آنها میخورند بخورم. مادرم، عمداً برای شام دنده کباب درست میکرد و میگفت: «اوه، تو که نمیتونی از اینا بخوری! عیبی نداره، فقط یدونه بخور.»
پدرم هم حقیقتاً حس بدی به من میداد، میگفت: «مردم میلیونها سال است که گوشت میخورند، تو غیر طبیعی شدی!» دوباره زمانی که از خانه دور میشدم، برنج را با سبزیجات جایگزین میکردم، یکی از بهترین و موثرترین چیزهایی که من در برنامههای غذاییام داخل کردهام. باز دوباره وقتی به خانه بر میگشتم، والدین من از اینکه برنج نمیخوردم مرا سرزنش میکردند.
«ای بابا، دوباره برنج نمیخوری؟»
«چجوری میتونی فقط سبزیجات بخوری؟ خیلی منزجر کننده است، من هیچوقت اینکار رو نکردم!»
«تو با نخوردن حبوبات بالاخره خودت رو مریض میکنی.»
این حرفها باعث میشود که سر میز شام احساس راحتی نکنم. با وجود اینکه آنها پدر و مادر من هستند و احترامشان واجب است، بنظر من اینکه آنها به برنامهی غذایی من احترام نمیگذارند، یک نوع بی احترامی است. اگر شما واقعاً تصمیم گرفتهاید که تغییری در سبک زندگی یا خورد و خوراکتان بدهید، واقعاً به یک فضای حمایتی هم احتیاج دارید. یعنی فضایی که اطرافیان با رفتار و گفتارشان در موفقیت شما مؤثر باشند.
بسیار خب، چگونه در بین خانوادهام رژیم بگیرم؟
- خودتان خرید مایحتاجتان را انجام دهید
- شما آشپزی کنید! برای خودتان و برای خانوادهتان. غذاهای خوشمزه و سالمتان را به آنها معرفی کنید.
- به خانوادهتان توضیح دهید که کاری که انجام میدهید به چه دلیل است. تحقیقات پزشکی را برایشان مطرح کنید. جدی میگویم! خیلیها اگر بدانند که شما میدانید دارید چه کار میکنید، از گیر دادن به شما خجالت میکشند.
- رژیمتان را اعلام کنید. اجازه دهید خانوادهتان بدانند که شما میخواهید چه بخورید. آنها باید از عادات سالم شما آگاه باشند. این کار همچنین باعث خواهد شد خودتان هم بیشتر حواستان باشد، چون اشخاص دیگری هم هستند که دارند به شما نگاه میکنند.
یک ترفند خیلی خوب برای اینکه مادرتان را نیز در زمین خودتان بیاورید، این است که با او به خرید بروید و از او بپرسید که بهترین میوهها و سبزیجات را چطوری انتخاب کنید! این توانایی، بالاخره چیزی است که باید در زندگی یاد بگیرید.
این زمانی که با مادرتان تنها هستید، یک فرصت عالی است تا احترامتان را به رهنمودهای او نشان دهید و از طرفی هم نیازهای غذایی جدید خودتان را پیش او بر ملا کنید.
این کار باعث خواهد شد حس مهم بودن به او دست دهد و شرایط دور هم گذراندن یک شب و یک شام عالی فراهم شود. اگر واقعاً دربارهی قطع کردن برنج یا گیاهخواری جدی هستید، اما نمیدانید که چطور این موضوع را با خانوادهتان در میان بگذارید، کافیست مراحلی که گفتم را دنبال کنید.
به شما اطمینان میدهم که اگر برای خانواده یا همخانههایتان مهم باشید، آنها به تصمیمات شما احترام خواهند گذاشت و واقعاً شما را برای انجاک کاری که در نظر دارید کمک میکنند.
پس، نه سازش کنید، و نه از سر سبک زندگی سالمتان دست بردارید. شما حالا میدانید که چطور باید با این شرایط کنار بیایید. بحث بدن و سلامت شماست، برای آن تلاش کنید.